آیا آن کس که هواى [نفس] خود را معبود خویش گرفته است دیدى آیا [مىتوانى] ضامن او باشى |
أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا | |
یا گمان دارى که بیشترشان مىشنوند یا مىاندیشند آنان جز مانند ستوران نیستند بلکه گمراهترند |
أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا | |
آیا ندیدهاى که پروردگارت چگونه سایه را گسترده است و اگر مىخواست آن را ساکن قرار مىداد آنگاه خورشید را بر آن دلیل گردانیدیم |
أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاء لَجَعَلَهُ سَاکِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلًا | |
سپس آن [سایه] را اندک اندک به سوى خود بازمىگیریم |
ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَیْنَا قَبْضًا یَسِیرًا | |
و اوست کسى که شب را براى شما پوششى قرار داد و خواب را [مایه] آرامشى و روز را زمان برخاستن [شما] گردانید |
وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا | |
و اوست آن کس که بادها را نویدى پیشاپیش رحمتخویش [=باران] فرستاد و از آسمان آبى پاک فرود آوردیم |
وَهُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ بُشْرًا بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا | |
تا به وسیله آن سرزمینى پژمرده را زنده گردانیم و آن را به آنچه خلق کردهایم از دامها و انسانهاى بسیار بنوشانیم |
لِنُحْیِیَ بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا وَنُسْقِیَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَامًا وَأَنَاسِیَّ کَثِیرًا | |
و قطعا آن [پند] را میان آنان گوناگون ساختیم تا توجه پیدا کنند و[لى ] بیشتر مردم جز ناسپاسى نخواستند |
وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَیْنَهُمْ لِیَذَّکَّرُوا فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا |